حاج احمدآقا نقل مىکرد در مسئله شهادت حاجآقامصطفى حادثهاى پیش آمد که بیانگر روح تعبد حضرت امام نسبت به مسائل شرعى و احکام خداوند بود. در آن روز خانواده حضرتامام قصد داشتند از طریق تلفن منزل با تهران تماس بگیرند. اما ایشان حتى در آن موقعیت که فرزند خود را از دست داده بودند، صریحاً به خانواده خود گفتند: تلفن بیت از بیتالمال است و خواست شما براى استفاده از آن، امرى شخصى است. بنابراین تماس از طریق آن تلفن جایز نیست.
یکى از نکاتى که حضرت امام به آن فوقالعاده اهمیت مىدادند، سادهزیستى و عدم اسراف بود. بارها من خود شاهد بودهام که امام عزیز از جا برخاسته و به طرفى مىروند. پس از مدت کوتاهى متوجه مىشدم که ایشان قصد خاموش کردن چراغى را داشتهاند که بىمورد روشن بود.
ایشان همچنین درباره تلفن هایى که به دفتر مىشد، فرموده بودند: آقایان سعى کنید از کارهاى تکرارى و مسرفانه جلوگیرى کنید و از افراط نیز بپرهیزید.
وقتى ایشان لیوان آبى را مىخوردند، اگر آب لیوان به نصف مىرسید، بر روى آن تکه کاغذى مىگذاشتند و بقیه آب لیوان را براى رفع تشنگى بعدى خود باقى مىگذاشتند. یا اگر زخم یا جراحتى بر بدنشان وارد مىشد، دستمال کاغذى را به چند تکه تقسیم مىکردند و تکهاى از آن را مورد استفاده قرار مىدادند.
حضرت امام با تمام مشغلهاى که داشتند، تمام هزینههاى منزل را شخصاً کنترل مىکردند. مسئولان مالى موظف بودند قبل از انجام هر خریدى براى بیت، لیست اقلامى را که قصد خرید آنها را داشتند، به امام تحویل بدهند.
منزلى که امام در جماران سکونت داشتند، به حجتالاسلام والمسلمین آقاى امام جمارانى و دو برادرش و یکى از دامادهاى ایشان تعلق داشت که به منظور سکونت در اختیار امام قرار گرفته بود. حضرت امام(س) با توجه خاصى که نسبت به مسائل شرعى داشتند، یکبار تمام آقایانى را که از آنها یاد شد، دعوت کردند و پرسیدند که آیا رضایت به سکونت ایشان دارند یا خیر؟
آقایان نیز پاسخ دادند که رضایت کامل دارند. اما حضرت امام به این هم بسنده نکردند و همسران این آقایان را نیز خواستند و از آنان هم پرسیدند که
رضایت دارند یا خیر؟ آنها نیز اعلام کردند که بسیار خوشحال و راضى هستند که امام عزیز افتخار داده و در این منزل سکونت دارند.
در مورد سادهزیستى حضرت امام ـرضوانالله تعالىعلیهـ باید بگویم که ایشان سعى مىکردند همیشه در شرایطى مشابه محروم ترین و مستضعفترین افراد جامعه زندگى را سپرى کنند. در این مورد خاطره جالبى را به یاد دارم؛ هنگامى که حضرت امام به جماران تشریففرما شدند، آقاى جمارانى علاقه داشتند که حسینیه به لحاظ ساختمانى و فرم عمومىاش تغییر یابد و به اصطلاح، تمیز و نو شود. روزى حضرت امام از طریق حاج سیداحمدآقا پیغام دادند که از انجام این کار (بازسازى حسینیه) صرفنظر شود. آقاى امام جمارانى بار نخست احساس کرد که حاج احمدآقا در اداى پیغام حضرت امام چندان مصرّ نیست، از این رو به کار تعمیر حسینیه ادامه داد. امام که از این کار عصبانى شده بودند، پیغام دادند: اگر مىخواهید حسینیه را تعمیر کنید، بگذارید براى وقتى که من از دنیا رفتم.
منبع: آئینه حُسن، خاطراتى از ویژگی هاى ممتاز امام خمینى(س) در امور فردى و اجتماعى، صفحه 43-45
.
انتهای پیام /*